اولین غذا خوردن
اینم اولین غذا خوردن هات که انگار خیلی علاقه ای به این کار نداری و بیشتر بازیگوشی می کنی. ...
نویسنده :
مامان
16:29
مامان جون روزت مبارک! (اردیبهشت 91)
اولین باری که روز مادر رو بهم تبریگ گفتی. ...
نویسنده :
مامان
16:27
5 ماه و نیمی
هر کی به گل دست بزنه شاپره نیشش می زنه. دوست دارم هر جا میرم اینو با خودم ببرم. حمله به شکلات من عاشق ماساژورم و به تازگی متوجه شدیم یه پودر لباسشویی اومده به اسم AVA! ...
نویسنده :
مامان
16:26
اولین مسافرت آوا ، سفر به خانه خدا 91/1/19
قبل از سفر خیلی اضطراب داشتیم، که ما تجربه مسافرت با تو رو نداریم. اولین سفرمون هم قسمت شد که یه سفر طولانی باشه. ولی دخترم خیلی خدا کمک کرد و تو این سفر اصلا ما رو اذیت نکردی. انتخاب عکس های این قسمت برام خیلی سخت بود، چون همشونو دوست دارم. آوا 5 روزه بود که مجبور بودیم تو سایت ثبت نام کنیم و عکسامون رو بذاریم. ما هم مجبور شدیم، به جای عکس پرسنلی آوا اینو بذاریم. تو ماشین، تو مسیر رفتن به تهران همش خواب بودی. رستوران سمیعی فرودگاه مهر آباد داخل هواپیما (البته این یه ت...
نویسنده :
مامان
16:26